کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رشت

نمونه پاسخگویی به عضو مکاتبه ای ( مهرشاد امیری)  :

به نام خداوند مهربانی ها

سلام به دوست خوب من آقامهرشاد گل . حالت خوب است؟ چطوری؟
هواسرد شده و فصل پاییز هم رسیده است .امروز صبح هم حسابی احساس سرما می کردم اما همین که نامه ی تو رسید و خواندمش حس کردم بهار میهمان لحظه های من شده است .شاید هم به خاطره این است که تو متولد بهاری وجودت هم گرم و بهاریه . خیلی خوشحال شدم که دوست خوبی مثل تو پیدا کردم. یک پسر خوب پرسپولیسی ،عاشق ریاضی ، تمیزو مرتب وعلاقمند به کامپیوتر، دانش آموز درس خوان واز همه مهمتر دوستدار اهل بیت .

آفرین به تو پسر گل که همانطور که درنامه ی اولم از تو خواسته بودم خودت را معرفی کنی این کار  را با دقت فراوان انجام دادی .مهرشاد جان زمان زیادی از اربعین امام حسین (ع) نگذشته است و ایام 28 صفرراهم پیش رو داریم .امیدوارم که در این مجا لس روحانی که شرکت می کنی برای ظهور آقا امام زمان (عج) و شفای همه ی بیماران هم خیلی دعا کنی. نوشته بودی قوه ی تخیل خوبی داری .خیلی خوشحالم .چون من هم مثل توهستم .برای خودم یک عالم تصویر خیالی درست می کنم . مثلا یک قلاب ماهی درست کرده ام ودر خیالم آن را می اندازمش درآب رودخانه . حالا از توی آن چی در بیادخدامیداند.این دفعه که داشتم این کاررا می کردم از توی قلابم یک ماهی قرمز با پولک های طلایی راشکار کردم .فکرکنم پولک هایش هم از طلا باشد.یا شاید هم یک ماهی آرزوها باشد که اگر آزادش کنم آرزوهایم رابرآورده کند.دوست داری برایت بفرستم؟ این چه سوالیه که پرسیدم خب معلومه که دوست داری .پس برایت می فرستمش . مواظبش باش و ببین رازش چیست .اگر از رازش باخبر شدی برای من هم داستانش رابنویس .من که هرچقدر باهاش حرف میزنم بامن حرف نمی زند شاید با تودوست شود و حرف بزند .اگر هم نخواستیش آزادش کن و قلاب رابردار وبندازتوی آب رودخانه ی  خیالت  .شاید این دفعه توی قلاب تو یک چیز دیگری دربیاید . اما قول بده به من هم خبر بدهی و برایم بنویسی.بی صبرانه منتظر نامه ی بعدی تو هستم.